زینبی باقی می مانم
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


دی 1393
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



سلام دوستان این وبلاگ توسط یک طلبه ی تقریبا تازه کار درست شده امید وارم که مطالب آن برای شما مفید باشه ........




جستجو





  مناجات با امام زمان (عج)   ...

کاش تا خیمه ی سبزت برسد فریادم

من از آن روز که در بند توام آزادم

عاشقم دست خودم نیست ، بگو تا چه کنم

دل به یک یوسف گم گشته ی زیبا دادم

باز من ماندم و پرونده ی امضا نشده

کاش با یک نظر لطف کنی دل شادم

شدم آن تیر که در چله ای از وسوسه هاست

شده ام صید و گناهان جهان صیادم

عافیت در دل من راه بصیرت بسته

شد هوس جای تو موعود من و میعادم

در دلم زوق گناه و به لبم نام شماست

بنده ای بی صفت و هر چه که بادابادم

ترسم این چشم به دیدار تو عادت نکند

بس که بر جلوه ی صد رنگ گنه معتادم

یا صاحب الزمان ادرکنی ادرکنی ادرکنی ( به جان صاحب الزمان هر کسی این شعر زیبا رو میخونه برای من دعا کنه خیلی محتاجم)

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



[سه شنبه 1393-10-23] [ 05:47:00 ب.ظ ]





  چرا نماز را به زبان عربی می خوانیم ؟   ...

تعلموا العربیه فانها کلام الله الذی یکلم به خلقه

همیشه سازنده هر شی نحوه استفاده از آن برای به هدف رسیدن را بیان می کند چون او آگاه ترین افراد به ساخته خود است.در این بخش آسمونی به بررسی این موضوع پرداخته ایم.

۱- خواندن نماز به زبان عربی یکی از نشانه های جهانی بودن اسلام است .

۲- غنای معنایی زبان عربی نسبت به زبانهای دیگر بسیار بیشتر است بطوری که با بررسی های انجام شده بسیاری از مفاهیم موجود در الفاظ قرآن درهیچ زبانی معادل ندارند. جالب آن است که با تحقیقات کارشناسان ترجمه های قرآنی تاکنون عبارت »بسم الله الرحمن الرحیم «به هیچ زبانی ترجمه درست نشده و ترجمه آن از طریق معادل گذاری و بدون تکیه بر تفسیر اصلا ممکن نیست.

۳- زبان و عبارات و جهت و افعال واحد در نماز به مسلمانان در سراسر جهان نوعی وحدت هدف و یکرنگی و همسانی ویژه می بخشد که بسیار در جهت وحدت اسلامی ضروری و مفید است .

۴- عربی بودن نماز انس مسلمین با زبان دین و کتابشان را بیشتر می سازد و در نتیجه زمینه ساز آشنایی بیشتر باتعالیم وفرهنگ دینی شان می باشد .

۵- وحدت زبان ضامن حفظ و مصونیت این عبادت بزرگ از تحریف و آمیختگی با خرافات است .

۶- زیبایی و عظمت مسلمانان : اگر در زمان حج در مکه باشیم و نماز جماعتی را که صد ها هزار نفر از نژاد ها و ملیتهای مختلف از سراسر جهان در آن شرکت می کنند و همه با هم می گویند “الله اکبر” را مشاهده کنیم ، آنگاه به عظمت و عمق این دستور آشنا می شویم که اگر هر یک ، این جمله ی روح پرور یا سایر اذکار نماز را به زبان محلی خود می گفت هرج و مرج زشتی در آن روی می داد.

۷- واجب است نماز به زبان عربی خوانده شود تا بدین وسیله اشتراک و انسجام زبانی و انتقال پویایی فرهنگی در طی قرون مختلف استمرار یابد و از آسیب التقاط و زوال فرهنگ دینی جلوگیری شود.

۸- قرآن از نظر لطافت و زیبایی نیز اعجاز آمیز و بدیل ناپذیر است و از همین رو جاذبه نیرومند و خارق العاده ای دارد. ساواری در مقدمه ترجمه قرآن به زبان فرانسوی می نویسد:

«قرآن دارای تأثیری خاص و جاذبه ای ویژه است که مانند آن برای هیچ یک از کتاب ها نیست.»

بنابراین اگر مشکل معادل گزاری برای معانی بلند قرآن که در نماز قرائت می شود به گونه ای قابل حل باشد، اما لطافت و زیبایی آسمانی قرآن با هیچ ترجمه بشری فراچنگ آمدنی نیست



موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 12:57:00 ب.ظ ]





  احکامی در مورد نماز   ...

۱- اگر نمازگزار پیش از آنکه به مقدار رکوع خم شود و بدنش آرام گیرد عمداً ذکر رکوع را بگوید، نمازش باطل است.

۲- اگر پیش از تمام شدن ذکر واجب، عمداً سر از رکوع بردارد نمازش باطل است.

۳- واجب است نمازگزار بعد از رکوع بطور کامل بایستد و سپس به سجده برود و چنانچه عمداً بطور کامل نایستد نمازش باطل است.

۴- اگر کسی پیش از آنکه پیشانی اش به زمین برسد و آرام گیرد، عمداً ذکر سجده را بگوید، نمازش باطل است و چنانچه از روی فراموشی باشد باید دو باره در حال آرام بودن، ذکر را بگوید.

۵- نمازگزار باید بعد از تمام شدن ذکر سجده اول بنشیند تا بدن آرام گیرد و دو باره به سجده رود.

۶- اگر نمازگزار پیش از تمام شدن ذکر، عمداً سر از سجده بردارد نمازش باطل است.

۷- بهتر است در نماز بر خاک قبر امام حسین (ع) سجده کنیم که یادآور جهاد و شهادت برترین انسانها، در راه مکتب اسلام است و این عمل، هر روز به ما درس ایثار وفداکاری می دهد.

۸- سجده برای غیر خدا حرام است؛ چرا که سجده حالت بندگی انسان است و عبادت و بندگی تنها در پیشگاه پروردگار و به دستور او صحیح است.


موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 12:50:00 ب.ظ ]





  منتظر عواقب دل شکستن هایمان باشیم!!   ...

شكستن دل انسان مۆمن كه به تعبیر روایات، احترام او از كعبه بیشتر است، دارای آثار وضعی و جانبی فراوانی است و دلی كه شكست به سادگی التیام نمی یابد و جبران آن دشوار است، پس در مرحله اول باید انسان مراقب باشد دل كسی را نشكند و قلبی را جریحه دار نسازد و اگر خدای ناخواسته این اتفاق افتاد باید به سرعت جبران و تلافی كند و دل شكسته را التیام بخشد و آن را به دست آورد و تنها استغفار و آمرزش كافی نیست مگر این كه آن فرد از انسان دور باشد و انسان قدرت جبران نداشته باشد كه در این صورت علاوه بر استغفار و طلب آمرزش از درگاه الهی باید در حق آن فرد دعای خیر كرد و خیر دنیا و آخرت او را از خداوند درخواست نمود و با این كار انشاءالله قلب او در باطن از شما راضی و خشنود می گردد.

در حدیث آمده است كه خداوند می فرماید: «انا عند المنكسره قلوبهم؛ من همدم قلب های شكسته هستم» یعنی انسان دل شكسته در پیشگاه خداوند دارای جایگاه ویژه ای است و مورد توجه خداوند می باشد و دعا و نفرین انسان دل شكسته خیلی زود اثر می بخشد.

امام زین العابدین(علیه السلام) در حدیث شریفی می فرماید: پدرم در لحظات آخر عمر عزیزش، در آن شرایط سخت روز عاشورا در حالی كه خون در رگ هایش می غلطید مرا در آغوش گرفت و به من فرمود تو را به آن چه پدرم نزدیك شهادتش به من فرمود وصیت می كنم و آن این كه: «یا بنی! ایاك و ظلم من لا تجد علیك ناصرا الا الله؛ پسر عزیزم! از ظلم و ستم به كسی كه یار و یاوری جز خدا ندارد بپرهیز.»

موضوعات: احسان ماندگار  لینک ثابت



 [ 12:50:00 ب.ظ ]





  دعا به جهت وسعت رزق   ...

دعایی جهت غنی شدن

حضرت خاتم الانبیاء (ص) به اصحاب صفه در زمانی که از تنگدستی خویش شکایت کردند این دعا را تعلیم ایشان فرمود که دائم بخوانند، غنی خواهند شد:

اَللّهُمَّ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ اِقْضِ عَنّا الدَّیْنِ وَ اَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ

دعا به جهت وسعت رزق
برای رفع فقر و جلب وسعت و باز شدن در بهشت هر روز صد مرتبه بگوید:

لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ

دعا جهت توانگر شدن
گویند جهت توانگری چهل شب هر شب این دعا را بخواند مؤثر خواهد بود.

بِسم الله الرّحْمنِ الرّحیم

اَللّهُمَّ یا غَنِیُّ یا حَمیدُ یا رَحیمُ یا وَدُودُ یا مُبْدِءُ یا مُعیدُ اَغْنِنی بِحَلالِکَ عَنْ حَرامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِواکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

دعا جهت ادای دین و قرض
هر روز چهل و یک مرتبه یا چهل و یک روز بعد از نماز صبح خوانده شود که فوق‌العاده مؤثر و مجرب است.

وَ مَنْ یُقْرِضُ اللهُ قَرْضاً حَسَناً یُضاعَفُ لَهُ

دعا برای ادای قرض
در خواب دیده شده است که حضرت رضا فرمودند: جهت ادای دین ۴۴۲ مرتبه بگوی:

لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّلِمینَ فَاسْتَجِبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمَّ وَ کَذلِکَ نُنَجِی الْمُؤمنینَ

موضوعات: دعاهای مورد نیاز  لینک ثابت



 [ 12:43:00 ب.ظ ]





  راز نماز در نهج البلاغه   ...

در نمازم خم ابروى تو با یاد آمد *** حالتى رفت که محراب به فریاد آمد
حافظ

سخن از راز نماز در نهج البلاغه و رابطه این فریضه بزرگ الهى با على علیه السلام، پیشواى عظیم الشأن ما و گوینده نهج البلاغه است، که یکى از جالب ترین مباحث این کتاب با عظمت را تشکیل مى دهد. نماز، نخستین حکم الهى بود که چند روز پس از بعثت پیغمبر خاتم، حضرت محمد بن عبد اللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم توسط جبرئیل امین از جانب خداوند صادر گردید و پیغمبر با تعلیم پیک وحى، آن را معمول داشت. بدین گونه که پیک وحى الهى، جبرئیل امین، چند روز بعد از آن که پیغمبر به مقام نبوّت رسید، براى دومین بار بر آن حضرت نازل گردید و آبى از آسمان آورد و طریقه وضو گرفتن و نماز گزاردن و رکوع و سجود را به پیغمبر آموخت.
بنا بر این، نماز این فریضه بزرگ الهى و عالیترین فرمان خداوند عالم که بهترین حالت یک انسان با ایمان و بنده خدا در پیشگاه الهى است، نوبر احکام اسلام است و از همین جا نیز باید قدر آن را دانست و به اهمیت آن پى برد.
نکته جالب توجه اینست که پس از پیغمبر، نخستین کسى که از مردان آن را به پا داشت على علیه السلام و آنهم در سن نه سالگى بود که در خانه پیغمبر به سر مى برد و چون پیغمبر وضو گرفت او نیز وضو گرفت و همین که رسول خدا به نماز ایستاد، آن وجود مقدس هم در آن سن و سال، پشت پیغمبر (ص) خدا ایستاد و در پشت سر على علیه السلام هم تنها خدیجه بود که به عنوان اولین زن به نماز ایستاد و باپیغمبر (ص) نماز جماعت گزاردند. و اولین اقامه نماز، هم به جماعت بود، جماعتى این چنین که پیغمبر (ص) در جلو و على پسر بچه نه ساله در پشت سر آن حضرت و خدیجه، همسر پیغمبر در پشت سر على (ع). مى بینید که على علیه السلام سراینده نهج البلاغه، چه رابطه اى با نماز، این دستور عالى آسمانى دارد که شش سال پیش از بلوغ و قبل از همه، آن هم در پشت سر پیغمبر (ص) و براى نخستین بار به عنوان وظیفه دینى که پیغمبر ختمى مرتبت از جانب خداوند مأمور به انجام آن شده است، آن را معمول داشت. پس على علیه السلام نخستین نمازگزار اسلام است

موضوعات: نماز  لینک ثابت



[دوشنبه 1393-10-22] [ 12:55:00 ب.ظ ]





  حقيقت نماز   ...

شرط نماز طهارت و پاكى است؛ پاكى و طهارت بدن و دل و معده و شهوت و فكر، زیرا گفته‌اند:

پاك شو اول و پس ديده بر آن پاك انداز.

بعد كه وارد نماز می‌شويم مى گوییم:

«الله اكبر».

يعنى محبوب من از همه موجودات شرق و غرب، از همه قدرت ها و قوّت ها، و از همه بود و نبود اين عالم بزرگ تر و والاتر است.

«بسم الله الرحمن الرحيم».

من همراه محبوبم در حركت هستم؛ من هم عاطفه و مهر دارم؛ من هم محبت و دوستى دارم؛ من هم عشق دارم؛ فرقى نمى كند كه طرف من چه مؤمنى است: زن و بچه خودم است يا مردم يا بچه ديگرى. من اهل نماز هستم؛ يعنى اهل رحم و محبت و مهربانی هستم.

«الحمد لله رب العلمين».

اهل شكر هستم و هيچ نعمتى را حرام نمى كنم.

«الرحمن الرحيم».

باز هم اهل رحمت و بخشش هستم.

«ملك يوم الدين».

خودم را در دادگاه الهی حاضر مى بينم.

«إياك نعبد وإياك نستعين».

منبع كمك من اوست و پيشانى من بر خاك آستان اوست.

«اهدنا الصراط المستقيم».

راه من راه اوست.

«صراط الذين أنعمت عليهم».

راه انبيا.

«غير المغضوب عليهم ولا الضآلين ».

نه يهودى ام و نه مسيحى ام، در صراط مستقيم هستم؛ نه يهودى كه اهل ربا و جاسوسى و حيله و كلك باشم و نه مسیحی كه اهل شراب و قمار و عيش و نوش باشم. من بنده خدا هستم.

«بسم الله الرحمان الرحيم».

باز هم در ارتباط با رحمت خداست.

«قل هو الله أحد * الله الصمد * لم يلد ولم يولد * ولم يكن له كفوًا أحد».

حرف من اين است:

امروز شاه انجمن دلبران يكى است دلبر اگر هزار، ولى دل بر آن يكى است.

«قل هو الله أحد».

يكتاگو، يكتانگر و يكتابين هستم. به اين اندازه عبادت قانع نيستم. ركوع مى كنم؛ يعنى مولاى من، پشتم براى قبول سنگين ترين مسئوليت ها آماده است.

«سبحان ربى العظيم بحمده».

باز هم قانع نيستم. با همه وجود روى خاك مى افتم و مى گويم:

«عبدك الضعيف»

مغرور و متكبر نيستم، منافق و مشرك نيستم. من در برابر تو بنده‌ای خاكى ام.

«سبحان ربى الأعلى وبحمده».

دو بار هم اين كار را مى كنم كه حسابى تواضع خود را نشان دهم. بعد، بلند مى شوم و مى گويم:

«أشهد أن لا اله الا اللَّه وحده لا شريك له»

باز هم يكتابين، يكتانگر و يكتاگو هستم و معلم من هم در اين راه فقط رسول گرامى اسلام و اهل بيت اوست.

«وأشهد أن محمداً عبده ورسوله اللهم صل على محمد وآل محمد».

و اين چنين گواهى مى دهم و درود مى فرستم:

«السلام عليك أيها النبى ورحمة الله و بركاته. السلام علينا وعلى عباد اللَّه الصالحين. السلام عليكم ورحمة الله وبركاته».

اىگروه انبياء و ملائكه، مرا بشناسيد! من هم جزو گروه پاكان و از اعضای انجمن شما هستم. من جزو فرقه كفر و زندقه نيستم. شما مرا جزو خود بدانيد و در قيامت براى من شهادت دهيد.

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 12:54:00 ب.ظ ]





  نمازاز بین برنده ویروس گناه   ...

نماز وسیله­ ی شست و شوی گناهان و نزول مغفرت و آمرزش الهی است؛ چرا که نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته و بازبینی در رفتار می­نماید. در حدیثی پیامبر(ص) از یاران خود سؤال کرد: “اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شست و شو دهد، آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می­ماند؟ عرض کردند: نه!
فرمود: نماز درست همانند این آب جاری است، هر زمان که انسان نمازی می­خواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از بین می­رود".
و به این ترتیب، جراحاتی که بر روح و جان انسان از گناه می­نشیند، با مرهم نماز التیام می­یابد و زنگارهایی که بر قلب می­نشیند، زدوده می­شود.

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 12:51:00 ب.ظ ]





  بهترین نماز   ...

در سال 1350 هجری شمسی که قضیه جشن های 2500 ساله شاهنشاهی پیش آمد ، ندای امام (ره) از نجف اشرف باعث  حرکت های در حوزه علنیه مشهد گردید و ساواک با اطلاع از اینکه همه این تحریک ها به محوریت چند نفر انجام می پذیرد که در راس آن ها آیت الله خامنه ای (دام ظله )است ، از این رو ایشان را دستگیر و روانه زندان کرد.

بنده نیز به همین دلیل در زندان بودم ، فردای آن روز حضرت آیت الله خامنه ای ( دام ظله) که در سلول مجاور من بود ، بر اثر نفوذی که در زندانبانان گذاشته بود ، موفق شده بود از سلول بیرون بیاید . ایشان وقتی مرا با آن وضع رقت بار دید ، فرمود: دیشب تو بودی که ناله می کردی ؟ پاسخ دادم : بله و مجبور شدم نماز صبح را برای اینکه قضا نشود با همین وضع خون آلود به جا بیاورم ، آیا نمازم صحیح است؟

آقا فرمودند : بهترین نمازی که شاید در عمرت موفق به خواندن آن شدی ، همین دو رکعت بوده است . دیشب که ناله های تو را می شنیدم ، با خود می گفتم : این شخص کیست؟ یک لحظه در دلم به جده ام حضرت زهرا (علیها السلام) متوسل شدم که صاحب این ناله هر که هست ، از شکنجه خلاصی یابد.

این سخن و ملاقات چنان در من تاثیر گذاشت که دردهای ناشی از شکنجه را به فراموشی سپردم.


موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 12:47:00 ب.ظ ]





  میلاد رسول اکرم و خیانت جدید داعش!   ...

پایگاه خبری «شبکه العالم »گزارش کرد : «مفتی کل عربستان سعودی در مواضعی همسو با گروه تروریستی داعش، میلاد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را بدعت دانست و از همگان خواست برای این مناسبت هیچ جشنی برگزار نکنند و اهمیتی به آن ندهندبرگزاری مجالس جشن و شادیِ معصومین در خنثی سازی توطئه دشمن می تواند ایفا کند آن است که برگزاری این گونه مجالس- آن هم در سطحی وسیع و گسترده- بساط سانسور خبری دشمن را در هم می شکند واین حقیقت زیبا را در تمام جهان هستی اشکار می سازد که واژه «خشونت» وصله ناجوری است که هرگز بر پیکره اسلام اصیل و واقعی نمی چسبد

موضوعات: خبر مهم  لینک ثابت



[یکشنبه 1393-10-21] [ 02:22:00 ب.ظ ]





  معنای با بردن دست در نماز از زبان امیرالمومنین   ...

شیخ صدوق: مردى از امیرمؤمنان پرسید: اى پسر عموى بهترین آفریده خداوند متعال، معناى بالا بردن دستها در تکبیر نخست چیست؟ فرمود: معنایش این است: خدا بزرگتر ، یکتا و بى همتاست، مانند ندارد، با دست لمس نمى شود و حواس پنجگانه، او را در نمى یابد.

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 02:18:00 ب.ظ ]





  نماز از منظر امام خامنه ای (مدظله العالی)   ...

دل را به خدا پیوند بزنید . راهش هم در شرع مقدس باز است ؛ یک کار رمزآلود پیچیده‌اى نیست . شما قله‌ى کوه را از پائین نگاه میکنید مى‌بینید کسانى آنجا هستند ؛ اینجور نیست که تصور کنید اینها بال زدند رفتند آنجا ؛ نه ، اینها از همین مسیرى که جلوى پاى شماست جلو رفتند و به آنجا رسیدند . دچار توهم نشویم ، خیال نکنیم که با یک نوع حرکت غیرعادى و غیرمعمولى میتوان به آن قله‌ها رسید نه آنهائى که در آن قله‌ها مشاهده میکنید ، از همین راهها عبور کردند . این راهها چیست ؟ در درجه‌ى اول ، ترک گناه . گفتنش آسان است عملش سخت است ؛ اما ناگزیر است . دروغ نگفتن ، خیانت نکردن ، از لغزشهاى گوناگون جنسى و شهوانى پرهیز کردن ، از گناهان پرهیز کردن ؛ قدمِ مهمترینش این است . بعد از ترک گناه ، انجام واجبات ، و از همه‌ى واجبات مهمتر ، نماز است . «و اعلم انّ کلّ شى‌ء من عملک تبع لصلاتک» ؛ همه‌ى کار انسان تابع نماز است . نماز را به وقت بخوانید ، با توجه و با حضور قلب بخوانید .

مؤمن هیچ کار خیرى را هم از روى خجالت و حیا ترک نمى‌کند . به بعضی ها مى‌گویند : آقا ! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید ؟ مى‌گویند خجالت کشیدیم ! نه ؛ از روى حیا ، هیچ کار نیکى را ترک نکنید . خواهند گفت متظاهر است ؟ بگویند . خواهند گفت خودشیرینى مى‌کند ؟ بگویند . اگر حرفى حقّ است و اگر کارى خوب است ، آن را به‌خاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید.

کار کردن در یک کارگاه علمى ، کارگاه آموزشى ، مرکز تحقیقات ، فلان کلاس درس و فلان دانشگاه ، هیچ منافاتى با این ندارد که انسان نمازش را اول وقت ، با توجه و با احساس حضور در مقابل خداوند بجا آورد . این ، دل شما را شستشو میدهد . شماها جوانید و دلهاى شما نورانى است.

در محیط دانشجویىِ جوان ، پرداختن به معارف دینى ، پرداختن به الگوهاى دینى ، توسلات به پروردگار ، توسلات به ائمه (علیهم السلام) خواندن دعاى عرفه ، برگزارى مراسم اعتکاف و خواندن نماز جماعت ، بسیار خوب است . البته این را هم عرض بکنم ؛ در مراسم مذهبى به روح مراسم توجه کنید ؛ فقط صورت سازى نباشد ؛ انسان شعرى بخواند ، اشکى بگیرد یا بریزد . روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا آشنا شدن با خدا ، بهره بردن از معنویت ، پاکیزه کردن و پیراستن روح ، و پالایش کردن ذهن از وسوسه ها . نماز را با توجه و اول وقت بخوانید . تحجر بد است ؛ فکر نکردن در لایه هاى زیرین ظواهر ، عیب بزرگى است ؛ مواظب باشید به این عیب دچار نشوید.

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 02:14:00 ب.ظ ]





  موقع نماز   ...

موقع نماز میشه …
دستور ، محافظت از یاران امام موقع خوندن نمازه …
و دستور امام زمان(ع) واجب تر از نماز اول وقته … (به قول آهنگ برنامه ماه عسل ، “گاهی پرستیدن عبادت نیست ، با اینکه سر رو مهر میذاری ، گاهی برای دیدن عشقت ، باید سر از رو مهر برداری …” )
موقع اقامه نماز تیرها یکی بعد از دیگری به پیکر سعید ابن عبدالله حنفی میشینه و دیگه رمقی به پیکرش نمونده
آخرین لحظات نماز با این که کلی تیر خورده شمشیرش رو تو زمین فرو میکنه و از اون کمک میگیره تا رو زمین نیوفته …
امام(ع) سلام نماز رو که میده ، سعید هم آخرین رمقش رو از دست میده و امام(ع) اون رو تو آغوش میگیره
توی آخرین لحظه جمله ای به امام میگه که آدم رو دیوانه میکنه …
سعید با چشمان نیمه باز از امام میپرسه : “ازم راضی بودین؟!”
و امام(ع) با چشمانی اشکبار وعده همنشینی با خودش رو تو بهشت به سعید میده و سعید با شیرین ترین وعده دنیا چشمانش رو میبنده
و شاعر عزیز “سید علیرضا شفیعی” چقدر زیبا این لحظات رو از زبان سعید به تصویر میکشه:
پیکرم چشم انتظار تیزی شمشیرهاست
در رکابت جان سپردن افتخار شیرهاست
بر زبان عشق بوده در شب قدر این سخن
پیش چشم یار مردن بهترین تقدیرهاست
پیش از این تیر نگاهت برده جان را از تنم
پس چه باک از اینکه حالا قبله گاه تیرهاست
من سپر بودم برای لحظه ی معراج تو
این نماز آخر من در خور تکبیرهاست
پیکر خونین..تبسم..دامن تو..اشک من…
چشم دنیا تا ابد مبهوت این تصویرهاست …
————————————————————————
راستی ….
ما داریم مانع تیر خوردن امام(عج) میشیم یا با گناهامون تیرها رو روانه امام(عج) میکنیم؟
خدا شهادت تو رکاب امام زمان(عج) رو نصیب هممون کنه ان شاالله که ” پیش چشم یار مردن بهترین تقدیرهاست” …

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 02:09:00 ب.ظ ]





  10 توصیه رهبر معظم انقلاب درباره آداب نماز   ...

نماز را با اخلاص بجا آورید نه از روی ریا

مستحبات نماز، حضور قلب را افزایش می دهد

معنای کلمات نماز را بدانیم

برای حضور قلب در نماز تمرین کنیم
مراقب باشیم نماز بی توجه قساوت قلب می آورد

در جوانی خود را به خوب نماز خواندن عادت دهید
.

نماز را اول وقت بخوانید

نباید نماز را سبک بشماریم

تا می توانید نافله بخوانید.

نماز را به جماعت در مسجد بخوانید.


موضوعات: نماز  لینک ثابت



[شنبه 1393-10-20] [ 01:21:00 ب.ظ ]





  الاسفتائات جدید مقام معظم رهبری   ...

 

حكم نماز و روزه خادمين افتخارى
س: فردی که هفته‌ای يک بار به عنوان خادم افتخاری حرم امام رضا (عليه السلام) به مشهد مقدس سفر می‌کند، آيا اين سفر، سفر شغلی محسوب می‌شود؟ وضعيت نماز و روزه‌اش چگونه است؟
ج) در فرض سؤال شغل محسوب نمی‌شود؛ بنابراين نماز قصر مى‌باشد و روزه صحيح نيست.

نماز خواندن با وضوى باطل

س: قبلاً من در وضو گرفتن موقع شستن صورت و دست‌ها، جاهايی از صورت و دست را که خشک می‌ماند فقط با مسح دستِ تر مرطوب می‌نمودم. از زمانی که با مسأله آشنا شدم وضويم را به صورت صحيح می‌گيرم، بفرماييد حکم نمازهايی که قبلاً با اين وضو می‌خواندم چيست؟

ج) نمازهايی را كه يقين داريد با وضوی صحيح نخوانده‌ايد، بايد قضا كنيد.
موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 01:07:00 ب.ظ ]





  یک حکایت از نماز   ...

در یکی از جنگ‌ها که پیامبر همراه لشکر بودند، در شبی که پاسبانی لشکر اسلام بر عهده‌ی عباد بن بُشر و عمّار یاسر بود، نصف اول شب نصیبِ،‌عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار، پس عمار خوابید و تنها بُشر بیدار بود و مشغول نماز گردید در آن حال یکی از کفار به قصد شبیخون زدن به لشکر اسلام برآمد به خیال اینکه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور عباد را دید ایستاده و تشخیص نمی‌داد که انسانست یا حیوان یا درخت برای اینکه از طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیکر عباد نشست و
او اَبداً اعتنایی نکرد، تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود باز
حرکت نکرد تیر سوم زد پس نماز را کوتاه نمود و تمام کرد و عمار را بیدار نمود عمار دید سه تیر بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون کرده گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار نکردی عباد گفت: مشغول خواندن سوره‌ی کهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم و اگر نمی‌ترسیدم که دشمن بر سرم برسد و صدمه‌ای به پیغمبر برساند و کوتاهی در این نگهبانی که به من واگذار شده کرده باشم هرگز نماز را کوتاه نمی‌کردم اگر چه جانم را از دست می‌دادم

 

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 01:02:00 ب.ظ ]





  15 بلا برای سبک شمردن نماز   ...

نماز

 

 

 

 

 

مقصود از سبک شمردن نماز، اهمیت ندادن به آن است. یكى از مصادیق سبک شمردن نماز این است كه شخص گاهى نماز را ترک مى‏كند و یا با نداشتن عذر شرعى، نماز را از اول وقت به تأخیر مى‏اندازد ….

هم چنین با سرعت زیاد خواندن، ركوع و سجود را صحیح و درست انجام ندادن، قرائت و اذكار را بدون توجه و غلط خواندن، شرایط نماز (مثل طهارت، قبله شناختن، وقت و  …) را رعایت نكردن، با بودن مسجد و جماعت نماز را فرادا خواندن و … همه اینها از مصادیق سبک شمردن نماز است.

امام صادق(علیه السلام) فرمود: اولین عملی كه از انسان محاسبه می شود نماز اوست و اگر درست بود، به مابقی اعمال او نظر می شود و اگر نه به مابقی اعمال او نگاه نمی شود. و امام باقر(علیه السلام) فرمود: اولین چیزی كه(در روز قیامت) محاسبه می شود نماز است اگر پذیرفته شد مابقی اعمال را می پذیرند.(و گرنه پذیرفته نمی شود). (منتخب المیزان، همان، ص298 روایت 3591-3604)

پس سبک شمردن نماز یکی از عوامل محرومیت از شفاعت است و ما خوب می دانیم  که اگر امید به شفاعت نداشته باشیم این اعمال خرده و ریز ما در مقابل سیل گناهان هیچ است.

عن الصادق(علیه السلام) قال قال رسول الله(صلی الله علیه و آله): «لیس منی من استخف بالصلوه لایرد علی الحوض لا والله ؛ امام صادق(علیه السلام) فرمود كه رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) فرموده است : به خدا قسم از من نیست كسی كه نماز را سبک بشمارد و در حوض كوثر بر من وارد نمی شود»(سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ماده صلاة).

- تأخیر انداختن نماز مصداق بارز سبک شمردن نماز است. عن النبی(صلی الله علیه و آله): «هیچ بنده ای نیست كه به وقت های نماز (اول وقت ) و حركت های خورشید برای نماز اهتمام ورزد مگر این كه من سه چیز را برایش ضمانت می كنم : 1- نشاطی آرامش بخش هنگام مردن2- جدایی از ناراحتی ها و اندوه ها 3- نجات از آتش.

موضوعات: حدیث, نماز  لینک ثابت



 [ 12:55:00 ب.ظ ]





  نماز در ادیان گذشته   ...

نماز از عباداتی است که هیچ شریعتی از آن خالی نبوده، هر چند که

گونه‌های آن بر حسب شریعت‌های مختلف فرق داشته است.

به دلیل اینکه حضرت ابراهیم (ع) بر پاداری نماز را هم برای خودش و

هم برای فرزندش از خدای متعال طلب نمود:

«ربِّ اجْعَلْنِی مُقیمَ الصَّلاَةِ وَ مِن ذُرِّیَّتِی…»

«پروردگارا! مرا به پا دارندۀ نماز قرار ده و از فرزندانم (نیز)…»

و حضرت عیسی (ع) در گهواره از آن سخن گفت:

«و َأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا »

«و تا زمانی که زنده‌ام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است».

جمله “و اوصانی بالصلاة و الزکاة…” اشاره به این است که در شریعت

عیسی (ع) نماز و زکات تشریع شده است.

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 12:44:00 ب.ظ ]





  واجبات نماز   ...

واجبات نماز یازده چیز است:
«اول» نیت. «دوم» قیام یعنی ایستادن. «سوم» تکبیرة الاحرام یعنی گفتن الله اکبر در اوّل نماز. «چهارم» رکوع. «پنجم» سجود. «ششم» قرائت. «هفتم» ذکر. «هشتم» تشهّد. «نهم» سلام. «دهم» ترتیب. «یازدهم» موالات یعنی پی‌درپی بودن اجزاء نماز.

موضوعات: نماز  لینک ثابت



[پنجشنبه 1393-10-18] [ 01:57:00 ب.ظ ]





  اگر نمازمان نماز بود   ...

نمازهایمان اگر “نماز” بود که موقع سفر، ذوق نمی کردیم از شکسته شدنش!

نمازهایمان اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت!

اگر نمازهایمان نماز بود، نمی خواندیمش، برای این که، خود را “خلاص” کرده باشیم…

اگر نمازهایمان نماز بود که تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن آدرس شارژر گوشی…

اگر نمازمان نماز بود، که تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!! تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار! تبدیل نمی شد به ماشین حساب!!

نه. نمازهایمان “نماز” نیست. •٠· اگر نماز بود، یک “کارواش قوی” می شد و با فشار می شست از دلمان همه ی سیاهی ها را، لکه ها را، پلشتی ها را.

اگر نماز بود، می شد “کیمیا” و مس وجودمان را تبدیل می کرد به طلا…

اگر نمازمان نماز بود، می شد پل، می شد پناهگاه، می شد دارو، می شد مرهم، می شد درمان،می شد شاه کلید، می شد میعادگاه، می شد دانشگاه….

التماس دعا

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 01:55:00 ب.ظ ]





  نماز عشق   ...

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 01:54:00 ب.ظ ]





  معنای نماز   ...

واژهٔ نماز واژه‌ای فارسی است که ایرانیان برای واژهٔ «صلاة» عربی به کار بردند. این واژه به معنای خم شدن، سرفرودآوری برای ستایش پروردگار، احترام و اظهار بندگی و اطاعت است .واژهٔ نماز نام‌واژه‌ای از فعل نمیدن فارسی به معنی تعظیم‌کردن است.

برخی حدس زده‌اند که این واژه از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت گرفته شده‌باشد که محتمل نیست.

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 01:51:00 ب.ظ ]





  نماز بر فراز دیوار چین   ...

موضوعات: نماز  لینک ثابت



 [ 01:50:00 ب.ظ ]





  داستان جالب از ذکر صلوات   ...

رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود

بسيار ياد كردن خدا و بر من صلوات فرستادن، موجب برطرف شدن فقر مى شود.

  1. مرد خواب و خوراكى نداشت. مادام كه سر و وضع زن و بچه هايش به خاطرش میآمد؛ آشفته و غمناك میشد. ظاهر رنجور و گونه‌هاى ترك برداشته آنها، آزارش مىداد. همين طور شكوه‌هاى بىوقفه همسرش كه خواب و خيالش را ربوده بود.

آن روز، مثل هميشه، در چوبى حياط را به هم زد. راه كوچه باريك محله را در پيش گرفت. نمى دانست كجا میرود؟ ولى گام هايش بسى بلند و كشيده بود. گاهى به اطرافش چشم مى دوخت تا شايد مشكل گشايى بيابد. از چند كوچه باريك و كم عرض گذشت. به چهارراهى نزديك شد كه معمولا از جمعيت موج مى زد. در آن سوى چهار راه، مسجدى قرار داشت. هر چند ظاهرش ساده و كوچك بود؛ اما هيچ وقت از نمازگزاران خالى نبود. گاهى واعظى به منبر مىرفت و به پند و اندرز مردم مى پرداخت. آن روز نيز واعظى بر فراز منبر، در حال سخنرانى بود. جمعيتى گرد آمده بودند و به سخنان او گوش مى كردند. «سعيد» نيز خودش را داخل جمعيت زد. روحانى، پيرامون فقر و راه‌هاى خلاصى از آن سخن مى گفت. بيان شيرين و رسايى داشت. چيزى نگذشت كه سعيد جذب سخنان او شد. بين خودش و او احساس نزديكى مىكرد. به نظرش رسيد كه روحانى، او را مىشناسد و حرف‌هاى دلش را بازگو مىكند. ولى اين طور نبود؛ سخنان روحانى، حرف دل بسيارى از مردم بود. او در بخشى از سخنانش گفت

«در فرستادن صلوات، كوتاهى نكنيد. زيرا اگر توانگر، صلوات بفرستد؛ مالش بركت مىيابد و اگر فقير صلوات بفرستد، خداوند تعالى از آسمان روزىاش را مى فرستد.»

اين سخن گرچه براى سعيد تازگى داشت، ولى به نظرش آسان بود. از خودش پرسيد

پس تا حالا چرا به اين راه ساده، فكر نكرده بودم؟!

سخنان روحانى تمام شد، اما فريادهاى هماهنگ «صلوات» تمامى نداشت. صلوات‌ها، رسا و پى در پى بود. سعيد اميدوار شده بود. او مثل خيلىها، قدم به بيرون گذاشت. راه خانه اش را در پيش گرفت. لب‌هايش مى جنبيد. لحظه‌اى زمزمه اش قطع نمىشد. مثل اين كه صلوات، آن سوى لب‌هايش پنهان شده بود.

سه روز گذشت. هنوز صلوات، ورد زبانش بود. سخنان روحانى از دل و ذهنش بيرون نمى رفت

«… فقير اگر صلوات بفرستد، خداوند تعالى از آسمان روزىاش را مى فرستد.»

از خانه بيرون رفت. همچنان چهره ارغوانى و گرسنه بچه‌ها، نگرانش ساخته بود. اتفاقا عبورش به خرابه اى افتاد. مكان ترسناكى بود. گويى در و ديوارهايش با انسان سخن مىگفت. سخن از گذشته‌هاى دور؛ سخن از آنهايى كه آنجا را به يادگار گذاشته بودند. سنگ‌ها و خاك‌هاى تلنبار شده كف خرابه، راه رفتن را مشكل ساخته بود. اضطراب خفيفى، وجود سعيد را فراگرفت. لحظه اى در خودش فرو رفت. سنگى به پايش اصابت كرد. اول لرزيد و بعد، كمى احساس درد كرد. چيزى به افتادنش نمانده بود. برگشت، نگاه كرد. چشمش به سنگى افتاد كه در حال غلت خوردن بود؛ و بعد سفال خاكى رنگ، توجه اش را جلب كرد. حس كنجكاوىاش بيدار شده بود. گامى به عقب برگشت. از فاصله كمتر، چشم دوخت. بخشى از يك ظرف قديمى به چشمش افتاد. به آرامى خاك‌ها را كنار زد و بعد كوزه كوچكى از دل خاك، بيرون آورد. ضربان قلبش تند تند مى زد. احساس تشنگى مىكرد. لب‌هاى خشكيده‌اش تكان مىخورد. خاك‌هاى سطح كوزه را فوت كرد. قشنگ و زيبا بود. دهانه كوزه با گِل بسته شده بود. گِل‌هاى دهانه كوزه را بيرون آورد. به آرامى دهانه آن را به سمت پايين قرار داد. صداى شادىآورى در خرابه پيچيد. صدا از به هم خوردن سكه‌هاى طلا بود. نور طلايى رنگ سكه، زير اشعه خورشيد، وسوسه انگيز و خيال‌آور مىنمود. گيج شده بود. تصميم گرفتن، برايش دشوار بود. لحظاتى مات و مبهوت به سكه‌ها نگاه كرد. جلوه فريبنده آنها چشمانش را به بازى گرفته بودند. به فكر فرو رفت. در عالم گذشته‌اش غرق شد. بار ديگر اوضاع نابسامان خانواده‌اش، خاطرش را آشفته كرد. از اين كه نتوانسته بود شكم بچه‌هايش را سير كند، غصه مىخورد؛ از اين كه در مقابل تقاضاهاى آنها چاره‌اى جز سكوت نداشت، زجر می كشيد.

موضوعات: داستان کوتاه  لینک ثابت



[چهارشنبه 1393-10-17] [ 06:43:00 ب.ظ ]





  صلوات ، رمز خواب ديدن پيامبر :   ...

در حاشيه مصياح كفعمی است كه در كتاب خواص القرآن ديدم ، هر كه شب جمعه ، پس از نماز شب هزاربار سوره كوثر بخواند و هزاربار صلوات بر محمد و آلش بفرستد، پيغمبر - صلى الله عليه و آله - را در خواب ببيند .

موضوعات: احسان ماندگار  لینک ثابت



 [ 06:31:00 ب.ظ ]





  فواید صلوات در روز جمعه   ...

اثر هزار صلوات در روز جمعه
رسول خدا - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - فرمود :
((هر كس هزار بار در روز جمعه بر من صلوات فرستد خطاياى هشتاد ساله اش ‍ آمرزيده شود))

بهترين عمل در روز جمعه
امام صادق - (عليه السلام ) - فرمود :
ما من عمل افضل يوم الجمعة من الصلاة على محمد واهل بيته ؛
((هيچ عملى در روز جمعه برتر از صلوات بر محمد و آل محمد - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - نيست))

موضوعات: حدیث  لینک ثابت



 [ 06:25:00 ب.ظ ]





  داستان کوتاه ملاقات با امام زمان   ...

شیخ رجبعلی خیاط برای رسیدن به توفیق دیدار با امام زمان (عج) بر سه امر «‌اختصاص قلب به خدا»، «دعا برای تعجیل در فرج و کار برای حضرت» و «انس با قرآن و قرائت آیه ٨٠ سوره اسراء، شبی صد مرتبه تا چهل شب» تأکید می‌کرد.

به گزارش فارس، «رجبعلی نکوگویان» مشهور به «شیخ رجبعلی خیاط» در سال ١٢۶٢هجری در تهران متولد شد. پدر وی «مشهدی باقر» نام داشت و کارگر بود، اما خود وی به پیشه خیاطی روی آورد و به همین دلیل به رجبعلی خیاط مشهور شد.

از دوران کودکی شیخ رجبعلی خیاط، اطلاعات چندانی در دست نیست؛ به جز اینکه پدر وی در سن ١٢ سالگی فوت می‌کند و شیخ از داشتن خواهر و برادر تنی محروم بوده است.

خود جناب شیخ از قول مادرش چنین نقل می‌کند: موقعی که تو را در شکم داشتم، شبی پدرت غذایی را به خانه آورد و خواستم بخورم. دیدم که تو به جنب و جوش آمدی و با پا به شکمم می‌کوبی. احساس کردم که از این غذا نباید بخورم. دست نگه داشتم و از پدرت پرسیدم؟ پدرت گفت، حقیقت این است که این‌ غذاها را بدون اجازه از مغازه‌ای که در آن کار می‌کنم، آورده‌ام. من هم از آن غذا مصرف نکردم.

این مرد خدا در روز دهم شهریور ١٣۴٠هجری شمسی و در سن ٧٩ سالگی درگذشت. مزار وی در ابن‌بابویه شهرری، زیارتگاه دوست‌داران آن شیخ باکرامت است. شیخ هنگام وفات دارای سه دختر و پنج پسر بود.
شیخ تمام عمر خویش را در خانه‌ای ساده و خشتی که از پدر به ارث برده بود، زندگی کرد. این خانه در خیابان مولوی، کوچه سیاه‌ها (شهید منتظری فعلی) قرار داشت.

فرزند شیخ در مورد این خانه می‌گوید: هر وقت باران می‌آمد، باران از سقف منزل ما به کف اتاق می‌ریخت. روزی یکی از امرای ارتش با چند تن از شخصیت‌های کشوری به خانه ما آمده بودند. ما لگن و کاسه زیر چکه‌های باران گذاشته بودیم. او وضع زندگی ما را که دید، رفت دو قطعه زمین خرید و آنها را به پدرم نشان داد و گفت: یکی را برای شما خریدم و دیگری را برای خودم. پدرم گفت: آنچه داریم برای ما کافیست.

یکی دیگر از فرزندان شیخ نیز می‌گوید: من وقتی وضع زندگی‌ام بهتر شد، به پدرم گفتم: آقاجان! من ۴ تومان دارم و این خانه را که خشتی است، ١۶ تومان می‌خرند، اجازه دهید در شهباز خانه‌ای نو بخریم. شیخ رجبعلی گفت: هر وقت خواستی، برو برای خود بخر، برای من همین جا خوب است.

نقل است جناب شیخ یکی از اتاق‌های منزلش را به یک راننده تاکسی به نام مشهدی یدالله، ماهیانه ٢٠ تومان اجاره داد. هنگامی که مشهدی یدالله صاحب دختر شد، مرحوم شیخ نامش را معصومه گذاشت. پس از گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد، یک ٢ تومانی در پر قنداقش گذاشت و رو به مستأجرش گفت: آقا یدالله! حالا خرجت زیاد شده است، از این ماه به جای ٢٠ تومان، ١٨ تومان بده.

لباس جناب شیخ بسیار ساده و تمیز بود. نوع لباسی که او می‌پوشید، نیمه روحانی بود. چیزی شبیه لباده روحانیون بر تن می‌کرد و عرقچین بر سر می‌گذاشت و عبا بر دوش می‌انداخت.

در مورد خوراک شیخ نقل است که بیش‌تر وقت‌ها از غذاهای ساده مثل سیب‌زمینی و فرنی استفاده می‌کرد. سرسفره، رو به قبله و به دو زانو می‌نشست. هنگام خوردن غذا حرف نمی‌زد و دیگران هم به احترام ایشان سکوت می‌کردند.

از غذای بازار پرهیز نداشت، با این حال از تأثیر خوراک در روح انسان غافل نبود و برخی دگرگونی‌های روحی را ناشی از غذا می‌دانست. یک بار که با قطار در راه مشهد می‌رفت، احساس کوری باطن کرد، متوسل شد، پس از مدتی به او فهماندند که این تاریکی در نتیجه استفاده از چای قطار است.

شیخ در همان منزل محقر خویش به خیاطی مشغول بود و همواره در گرفتن اجرت، جانب انصاف را رعایت می‌کرد و از دریافت اجرت بیشتر از مشتریان پرهیز داشت.

یکی از روحانیون نقل می کند که عبا، قبا و لباده‌ای را بردم و به جناب شیخ دادم تا بدوزد. گفتم چقدر بدهم؟ گفت: دو روز کار می‌برد، ۴٠ تومان. روزی که رفتم لباس‌ها را بگیرم، گفت: اجرتش ٢٠ تومان می‌شود. گفتم: فرموده بودید، ۴٠تومان؟ گفت: فکر می‌کردم دو روز کار می‌برد، ولی یک روز کار برد.

شیخ همواره به شاگردان و آشنایان خویش تذکر می‌داد که چیزی جزء فرج امام زمان (عج) از خداوند تقاضا نکنند. خود آن جناب نیز هیچ خواسته مهمی جز فرج حضرت ولی عصر (عج) در دل نداشت. حالت انتظار در وی تا حدی قوت داشت که هرگاه از فرج ولی عصر (عج) صحبت می‌کرد، به شدت منقلب می‌شد و می‌گریست.
جناب شیخ برای رسیدن به توفیق دیدار با امام زمان (عج) بر سه امر «‌اختصاص قلب به خدا»، «دعا برای تعجیل فرج و کار برای امام زمان(عج)» و «انس با قرآن و قرائت آیه ٨٠ سوره اسراء شبی ١٠٠ مرتبه تا چهل شب» تأکید می‌کرد.

جناب شیخ بر تلاوت قرآن، به ویژه تلاوت سوره صافات در صبح و تلاوت سوره حشر در شب تأکید می‌کرد.

رجبعلی خیاط برای تشرّف به محضر حضرت ولی عصر (عج) و قرائت آیه «ربّ ادخلنی مدخل صدق واخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانًا نصیراً» را تا ۴٠ شب، شبی ١٠٠ مرتبه توصیه می‌کرد.

فرزند شیخ در مورد آخرین لحظات عمر پربرکت پدرش می‌گوید:‌ «… وضو گرفت و وارد اتاق شد و رو به قبله نشست. به ناگاه از جا برخاست و با لبی خندان گفت: آقاجان! خوش آمدید! دست داد و دراز کشید و در حالی که خنده بر لب داشت، جان به جان آفرین تسلیم کرد».

موضوعات: احسان ماندگار  لینک ثابت



[سه شنبه 1393-10-16] [ 05:04:00 ب.ظ ]





  چیز سیاه روی سر!!   ...

- مامان! مامان! من از این چیزای سیاهی که روی سر این خانوماست می خوام!

والا اولش وقتی دختر بچه ی کوچولوی توی پارک با اشاره به خانم و خواهرم که با من راه می رفتن این جمله رو به مامانش گفت خیلی تعجب کردم که این بچه حتی اسم چادر رو هم نمیدونه!  ولی وقتی مامانش دستشو گرفت و کشون کشون از ما دورش کرد و جوابشو داد , اون تعجبم از بین رفت که هیچی! از این متعجب شدم که بچه ای توی این سن با همچین مامانی چطور از چادر خوشش  اومده!! آخه مامانش بهش گفت:

- اه! از اینا خوشت اومده؟

بعد انگار که به کیسه زباله ای که گربه پاره ش کرده باشه و بوی بد ازش میاد نگاه کنه به ماها یه نگاهی انداخت و ادامه داد:

- پاشو !‌پاشو بریم دخترم! اینا که می بینی اُمُلن!

جالب بود بچهه هم که انگار یه عروسک خوشگلو توی ویترین مغازه دیده باشه  و بخوادش,  گریه می کرد و به چادر ماها (من نه ها!!)  اشاره می کرد.

 

خلاصه آخرش بچهه به زور مادرش از ما دور شد و حتی ما نتونستیم بهش بگیم که عزیز دل برادر! این «چیز سیاه روی سر» همون چادره!

موضوعات: داستان کوتاه  لینک ثابت



[یکشنبه 1393-10-14] [ 03:46:00 ب.ظ ]





  گلچینی از مناجات های شهید چمران   ...

موضوعات: عکس  لینک ثابت



 [ 03:33:00 ب.ظ ]





  آقا به دادم می رسی ؟!؟   ...

سنگینی باری که خداوند بر روی دوش ما میگذارد آنقدر نیست که کمر مان را خرد کند،
آنقدر است که ما را برای دعا کردن به زانو در آورد.
وقتی به زانو در آمدی فراموشمان نکن محتاجیم به دعا

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 03:31:00 ب.ظ ]





  گلچینی از مناجات های شهید چمران   ...

هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم… تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم، و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم، و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم… خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم

موضوعات: مناجات  لینک ثابت



 [ 03:26:00 ب.ظ ]





  گلچینی از مناجات های شهید چمران   ...
  1. شهید چمران

توکل و رضا

” ترا شکر مي کنم که از پوچي ها ، ناپايداري ها ، خوشي ها و قيد و بندها آزادم کردي و مرا در طوفانهاي خطرناک حوادث رها ننمودي، و درغوغاي حيات، در مبارزه با ظلم و کفر غرقم کردي، لذت مبارزه را به من چشاندي ، مفهوم واقعي حيات را به من فهماندي… فهميدم که سعادت حيات در خوشي و آرامش و آسايش نيست ، بلکه در جنگ و درد و رنج و مصيبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره در شهادت است.

خدايا ترا شکر مي کنم که به من نعمت ” توکل ” و ” رضا” عطا کردي، و در سخت ترين طوفانها و خطرناکترين گردابها، آنچنان به من اطمينان و آرامش دادي که با سرنوشت و همه پستي ها و بلنديهايش آشتي کردم و به آنچه تو بر من مقدر کرده اي رضا دادم.

خدايا در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتي ، تو در کوير تنهايي، انيس شبهاي تار من شدي، تو در ظلمت نااميدي، دست مرا گرفتي و کمک کردي… که هيچ عقل و منطقي قادر به محاسبه پيش بيني نبود، تو بر دلم الهام کردي و به رضا و توکل مرا مسلح نمودي، و در ميان ابرهاي ابهام و در مسيري تاريک مجهور و وحشتناک مرا هدايت کردي.”

موضوعات: مناجات  لینک ثابت



 [ 03:17:00 ب.ظ ]





  بشر دوستی   ...
  • رسول اکرم (ص) فرمود : پس از ایمان به خداوند سرآمد تمام اعمال عاقلانه ،بشر دوستی و نیکی به همه ی مردم است خواه خوب و درستکار باشند یا فاسق و گناهکار.

منبع : مستدرک 2 ،ص67

  • رسول اکرم (ص) فرموده است :مخلوق خداوند عموماً عیالات خداوند هستند و محبوبترین فرد نزد پروردگار کسی است که به عیالات خدا نفعی برساند و خانواده ای را شاد نماید.

منبع : کافی 2 ،ص164

  • حضرت رضا (ع) فرموده: نصف عقل آدمی اظهار دوستی ومحبت به عموم مردم است.

منبع:وسائل3،صفحه207

  • پیشوای گرامی اسلام حضرت ابوالحسن (ع) فرموده است : تمام مردم روی کره ی زمین مشمول رحمت و فیض الهی هستند مادامی که با این سه اصل اساسی عمل کنند : بشر دوست باشند ، در امانتها خیانت نکنند ،عملا پیرو حق و عدالت باشند.

منبع : مجموعه ورّام جلد 1 ص12

  • علی (ع) فرموده است : رساترین چیزی که به وسیله ی آن می توانی رحمت الهی را به خود جلب کنی این است که در باطن به همه ی مردم عطوف و مهربان باشی.

منبع : غررالحکم ،ص212 و 271

موضوعات: حدیث  لینک ثابت



[شنبه 1393-10-13] [ 04:56:00 ب.ظ ]





  حقیقت تلخ ...باید به خودمان بیاییم..   ...

مثل هر بار برای تو نوشتم:


دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟

و ای کاش که این جمعه بیایی!

دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟


تو کجایی؟ تو کجایی…
و تو انگار به قلبم بنویسی:

که چرا هیچ نگویند

مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟

و عجیب است

که پس از قرن و هزاره

هنوزم که هنوز است

دو چشمش به راه است

و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است

که گویند

به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!

و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!

=-=-=

جواب امام زمان:

تو خودت!

مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،

ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟

تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟

باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،

ز غمخوارگی و مهر و عطوفت

تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟

چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟

چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟

چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟

چه کسی راه به روی تو گشوده؟

چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد

چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد…

و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی…

تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!

هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی…

هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.

خواهش نفس شده یار و خدایت ،

و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،

و به آفاق نبردند صدایت

و غریب است امامت

من که هستم ،

تو کجایی؟

تو خودت کاش بیایی

به خودت کاش بیایی…!

=-=-=-=-=

اللهم عجل لولیک الفرج

و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته

و المستشهدین بین یدیه
موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



[جمعه 1393-10-12] [ 06:54:00 ب.ظ ]





  انتظار   ...

تمام اشکــــــ های من

برای شستشوی جاده های انتظار توست

و چشــــــم های من

فدای گامهای استوار تـــــو…

اللهم عجل لولیکــــــ الفـــــرجچشم هاي منظر

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 06:51:00 ب.ظ ]





  يا صاحب الزمان   ...

آسمــــان ، از تو خبر داشت

ولی مــا از تــــو

سهم مان بی خبری بود، نمی دانستیم

آب و جاروی در خانه ما شاهد بود

از تو بر ما گذری بود ،نمی دانستیم

این همه چشم به راهی نگرانم کرده

خــود ایــن هم نظـــری بــود

نــمی دانستیـــم …

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 06:50:00 ب.ظ ]





  يا صاحب الزمان   ...

موضوعات: نکته ی ناب  لینک ثابت



 [ 06:49:00 ب.ظ ]





  همين كه.....   ...

كاش مي شد

گاهي

آدم از خودش فاصله بگيرد

خيلي دور نه

همين كه تا سر كوچه بدود

ببيند

كسي كه بايد بيايد

مي آيد يا نه !!!

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 06:46:00 ب.ظ ]





  آیا خواندن و شنیدن دعا از ثواب و پاداش برابری برخوردار است؟   ...

خداوند به هر آنچه در اعماق قلب بندگان خود می گذرد، آگاه است، اما با این وجود، بر زبان آوردن دعاها و خواسته های آنان را به عنوان موضوعی اعلام می نماید که مورد پسند پروردگار بوده و پاداش فراوانی را به دنبال خواهد داشت. بر این اساس، سزاوار است که به دلیل راحت طلبی، شنیدن دعا را جایگزین خواندن آن نکرد. البته، اگر موانعی وجود داشته باشد که خواندن دعا را ناممکن و یا مشکل نماید و حتی در حالت عادی، شنیدن دعا نیز اگر با توجه و خشوع انجام شود، می تواند انسان را به خدای خود نزدیک نموده و ثواب بزرگی را برای او به دنبال داشته باشد، هر چند که نمی توان برای افرادی که توانایی تکلم دارند، پاداش شنیدن را برابر با پاداش خواندن دانست.

موضوعات: مناجات  لینک ثابت



[پنجشنبه 1393-10-11] [ 07:30:00 ب.ظ ]





  فضیلت های دعای کمیل   ...

درباره دعای شریف کمیل که از مفاخر دعایی شیعه است برخی تفاسیر وجود دارد که می توان به شرح دعای کمیل تالیف آقای زمردیان اشاره کرد هر چند این دعای ارزشمند بدان گونه که شایسته است کمتر تفسیر شده است و نیاز است در تفسیر آن بیشتر اهتمام شود و لیکن شناخت معارف حقه الهی در آفرینش و معاد و چگونگی روز رستاخیز و عذاب های روز قیامت و …می تواند در درک درست آن دعا کمک نماید .اما برای معارف بلند آن در این مختصر نمی توان سخن گفت –ولی در ادعیه شیعه معارف بلندی است که در بسیاری از عرصه های اندیشه ای راهگشا است . در فضیلت ادعیه این نکته قابل دقت است که در دعا ما آرمانی را جستجو و طلب می کنیم که در دسترس ما نیست ولی آرزوی و محبوب ماست دعا راز گفتن و راز دار شدن است دعا نیازجویی و رازگویی است خواندن است و خواستن ، دعا گفتگوی عاشقانه است با معشوق

حجت الاسلام فاطمی نیا هم فضیلت هایی از دعا کمیل را فرموده اند

یکی از دعاهای با فضیلت این است: «یا من ظهر الجمیل و ستر القبیح ». این را وقتی می خوانی تصمیم بگیر نیکی های مردم را بگویی و زشتی هایشان را بپوشانی! دعا می خوانی: یا ستارالعیوب! خوب تو هم عیب دیگران را بپوشان! دعای کمیل بسیار دعای زیبایی است. کمیل که برای آواز خواندن نیست. کارهای عجیبی هنگام خواندن این دعا می کنند. بعضی قسمت ها را 3 بار می خوانند و… غرض این که وقتی در کمیل می خوانیم “کم من قبیح سترته” تصمیم بگیریم بدی مردم را بپوشانیم و ستارالعیوب باشیم. فرد نشسته سر سجاده مرتب می گوید یا ارحم الراحمین! یا اکرم الاکرمین! کتاب دعا را می بندد، می آید پیش زن و بچه می بینی چقدر خشک و خشن است. دعای این فرد مستجاب نمی شود. تعارف نداریم. یکی از علل استجابت دعا این است که باطن را متحقق کنی با مضامین دعا

 

موضوعات: دعای کمیل  لینک ثابت



 [ 07:22:00 ب.ظ ]





  نکاتی چند درمورد روشهای صحیح مطالعه   ...

بارها شنیده ایم که دانش آموز یا دانشجویی می گوید :

(( دیگرحال و حوصله خواندن این کتاب را ندارم ))یا ((آنقدرازاین کتاب خسته شده ام که قابل گفتن نیست))ویا ((هرچقدرمیخوانم مثل اینکه کمتر یاد می گیریم))ویا ((10 بار خواندم و تکرار کردم ولی بازهم یاد نگرفتم))به راستی مشکل چیست ؟ آیا برای یادگیری درس واقعا” باید 10 بار کتاب را خواند ؟ آیا باید دروس خود را پشت سرهم مرورکرد؟وآیا بایددهها بار درس راتکرارکردتا یادگرفت ؟ مطمئنا” اگر چنین باشد ، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است . اما واقعیت چیزی دیگر است . واقعیت آن است که این گروه از فراگیران ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .

شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:

1- زمان مطالعه را کاهش میدهد.

2- میزان یادگیری را افزایش میدهد .

3-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند.

4- بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد.

برای داشتن مطالعه ای فعال وپویانوشتن نکات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرورمطالب،دوباره کتاب رانخوانده ودر زمانی کوتاه ازروی یادداشتهای خودمطالب رامرور کرد .

یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است.

شش روش مطالعه :

خواندن بدون نوشتن خط کشیدن زیرنکات مهم حاشیه نویسی خلاصه نویسی کلید برداری خلاقیت و طرح شبکه ای مغز

1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا” قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا” به خاطر سپرد .

2- خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا” درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .

3- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.

4- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .

5- کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .

6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا” فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.

شرایط مطالعه

((بکارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره وری بیشتر از مطالعه ))

شرایط مطالعه ، مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزند که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنید و مطالعه ای فعالتر داشته باشید :

1- آغاز درست :برای موفقیت در مطالعه ،باید درست آغازکنید.

2- برنامه ریزی : یکی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است .

3- نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد .

4-حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال میکند.

5- استفاده صحیح از وقت :بنیامین فرانکلین، ((آیا زندگی را دوست دارید؟ پس وقت را تلف نکنید زیرا زندگی از وقت تشکیل شده است .))

6- سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است .

7- تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد.

8- دوری از مشروبات الکلی : مصرف مشروبات الکلی موجب ضعف حافظه می شود .

9 – ورزش : ورزش کلید عمر طولانی است .

10-خواب کافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می کند.

11 –درک مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقی می ماند ، یعنی مطالب است .

چندتوصیه مهم که بایدفراگیران علم ازآن مطلع باشند.

1- حداکثر زمانی که افراد می توانند فکر خود را بروی موضوعی متمرکز کنند بیش از 30 دقیقه نیست ، یعنی باید سعی شود حدود 30 دقیقه بروی یک مطلب تمرکز نمود و یا مطالعه داشت و حدود 10 الی 15 دقیقه استراحت نمود سپس مجددا” با همین روال شروع به مطالعه کرد.

2- پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری کنید. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائید چون پس از صرف غذای سنگین بیشتر جریان خون متوجه دستگاه گوارش میشود تا به هضم و جذب غذا کمک کند و لذا خونرسانی به مغز کاهش می یابد و از قدرت تفکر و تمرکز کاسته میشود . از مصرف الکل و دارو هم خودداری فرمائید همچنین غذاهای آردی مثل نان و قندی قدرت ادراک و تمرکز را کم می کند نوشابه های گازدارهم همینطور هستند.

3- ذهن آدمی با هوش است اگر یادداشت بردارید خود را راحت از حفظ و بیاد سپاری مطالب می کند و نیز همزمان نمی توانید هم مطلبی را بنویسید و هم گوش دهید . پس در حین مطالعه لطفا” یادداشت برداری ننمائید .

 

موضوعات: نکته ی ناب  لینک ثابت



 [ 01:01:00 ب.ظ ]





  تغذیه در ایام امتحانات   ...

دكتر كوروش جعفريان متخصص تغذيه و استاديار دانشگاه علوم پزشكي تهران در زمينه استفاده از مواد غذايي معتقد است ،كه در ايام امتحانات از مواد غذايي كه استرس زا است مثلا نوشيدن قهوه، چاي و آبميوه‌هاي صنعتي خودداري شودچون در هنگام امتحانات استرس دانش‌آموزان به شدت افزايش مي‌يابد كه اين سبب اختلالاتي در تعادل بدن و ترشح بيشتر بعضي هورمون‌ها از جمله آدرنالين و كورتيزول مي‌شود، اين هورمون‌ها که هورمون استرس ناميده مي‌شوند به بدن کمک مي‌کنند انرژي بيشتري براي مقابله با شرايط جديد داشته باشد. وي در ادامه با انتقاد از باورغلط افراد در استفاده از چاي و قهوه براي بيدار ماندن در هنگام امتحانات گفت: مواد كافئين دار مانند قهوه و چاي و حتي برخي شكلات‌ها در كوتاه مدت سبب بيداري و حتي تمركز حواس مي‌شوند اما خواص آن در مدت چند دقيقه برعكس شده و باعث برهم خوردن تمركز و حتي كاهش يادگيري و در نتيجه افزايش استرس و اضطراب در فرد مي‌شود.

دکتر جعفريان تاكيد كرد: افراد بهتر است در موقع امتحان و استرس از غذاهاي سبك و غذاهايي كه انرژي‌شان به مرور آزاد مي‌شود استفاده كنند.غلات و موادي حاوي كربوهيدرات‌هاي پيچيده كه بيشتر در نان سنگك و بربري يافت مي‌شود و مقدار فيبر آنها بالاست، سبب كاهش استرس در افراد مي‌شود.

اين متخصص تغذيه با تاكيد بر صرف تمام وعده‌هاي غذايي به ويژه صبحانه در ايام امتحانات اضافه کرد: در ايام امتحانات نبايد وعده‌هاي غذايي را حذف كرد بخصوص صبحانه كه در كنترل استرس نقشي اساسي دارد؛ چرا كه در هنگام صبح ميزان ترشح كورتيزول به بيشترين حد خود رسيده و صبحانه سبب كنترل استرس مي‌شود.

موضوعات: نکته ی ناب  لینک ثابت



 [ 12:57:00 ب.ظ ]





  " دلتنگم و دیدار تو درمان من است "   ...

http://upload7.ir/images/57337393554136133980.jpg

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 12:18:00 ق.ظ ]





  یا امام زمان ....   ...

http://axgig.com/images/54189528490296440494.jpg چه عجب …

 

همه با سلام آغاز میکنند ولی انگار آغاز آشنایی ما با خداحافظ بوده است

 

حتی یک لحظه قبل از رفتنت را در یاد هیچ کس نیست …

 

نمی دانم !!

 

نمی دانم وقتی زمان می گذرد سهمم از بی تو بودن بیشتر می شود

 

یا به تو نزدیک تر می شوم

 

خدا کند به اندازه یک سلام وقت بماند !!!!!

 

کاش میشد ببینمت …

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 12:16:00 ق.ظ ]





  یا امام زمان ....   ...

امروز جمعه نیست …

” آقای “ من …

قرار نیست که فقط غروبهای ” پنجشنبه “ تا غروب ” جمعه “

سراغت را بگیریم …

قرار نیست فقط ” جمعه ها “ انتظار ” ظهورت “ را بکشیم …

آری …

” شنبه “ هم می شود از ” دوریت “ ناله سر داد …

” یکشنبه “ هم می شود ” انتظارت “ را کشید …

” دوشنبه “ هم می شود دنبال ” گمشده “ گشت …

” سه شنبه “ هم می شود با ” آقا “ درد دل کرد …

” چهار شنبه “ هم می شود به خاطر ” آقا “ گناه نکرد …

یا بن الحسن

دوریت ” درد ” بی ” درمان ” است

ای ” پسر فاطمه ”

امروز ” جمعه ” نیست اما … ” دلم ” برایت ” تنگ ” است

السلام علیک یا ابا صالح المهدی ( عج )

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 12:14:00 ق.ظ ]





  آقا " تقصیر " شما نیست ... که " تصویر "شما نیست من آیینه ای پر شده از گرد و غبارم ..!   ...

http://www.axgig.com/images/32281671591975523528.jpg

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 12:10:00 ق.ظ ]





  برای فرمانروایی که زنده است ولی غریب واقع شده است دعا کنید خلوتی با او داشته باشید. او مهربانترین فرد عالم است یا مهدی یامهدی   ...

یامهدی

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 12:05:00 ق.ظ ]





  ما می توانیم از از ادامه غیبت امام زمان جلوگیری کنیم به خدا می توانیم اگر بخواهیم   ...

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



[چهارشنبه 1393-10-10] [ 11:59:00 ب.ظ ]





  هر چند می دانم تعطیلی در دوران امام زمان به گونه ایی دیگر است . اما به امید آن روز می دانم آن روز نزدیک خواهد آمد   ...

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



 [ 11:58:00 ب.ظ ]





  زندگی نامه حضرت امام حسن عسکری(ع)   ...

در تقویم سال 1393 شهادت امام حسن عسکری (ع) روز چهارشنبه 10دی است.



امام حسن عسکري (ع) در سال 232هجري در مدينه چشم به جهان گشود. مادر والا گهرش سوسن يا سليل زني لايق و صاحب فضيلت و در پرورش فرزند نهايت مراقبت را داشت، تا حجت حق را آن چنان که شايسته است پرورش دهد.
اين زن پرهيزگار در سفري که امام عسکري (ع) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنيا رحلت کرد. کنيه آن حضرت ابامحمد بود.

صورت و سيرت امام حسن عسکري (ع)

امام يازدهم صورتي گندمگون و بدني در حد اعتدال داشت. ابروهاي سياه کماني، چشماني درشت و پيشاني گشاده داشت. دندانها درشت و بسيار سفيد بود. خالي بر گونه راست داشت.
امام حسن عسکري (ع) بياني شيرين و جذاب و شخصيتي الهي باشکوه و وقار و مفسري بي نظير براي قرآن مجيد بود. راه مستقيم عترت و شيوه صحيح تفسير قرآن را به مردم و به ويژه براي اصحاب بزرگوارش - در ايام عمر کوتاه خود - روشن کرد.

دوران امامت

به طور کلي دوران عمر 29ساله امام حسن عسکري (ع) به سه دوره تقسيم مي گردد:
دوره اول 13سال است که زندگي آن حضرت در مدينه گذشت.
دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت.
دوره سوم نزديک 6 سال امامت آن حضرت مي باشد.
دوره امامت حضرت عسکري (ع) با قدرت ظاهري بني عباس رو در روي بود. خلفايي که به تقليد هارون در نشان دادن نيروي خود بلندپروازيهايي داشتند.
امام حسن عسکري (ع) از شش سال دوران اقامتش، سه سال را در زندان گذرانيد. زندانبان آن حضرت صالح بن وصيف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود، تا بتواند آن حضرت را - به وسيله آن دو غلام - آزار بيشتري دهد، اما آن دو غلام که خود از نزديک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثير آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاري گراييده بودند.
وقتي از اين غلامان جوياي حال امام شدند، مي گفتند اين زنداني روزها روزه دار است و شبها تا بامداد به عبادت و راز و نياز با معبود خود سرگرم است و با کسي سخن نمي گويد.
عبيدالله خاقان وزير معتمد عباسي با همه غروري که داشت وقتي با حضرت عسکري ملاقات مي کرد به احترام آن حضرت برمي خاست، و آن حضرت را بر مسند خود مي نشانيد. پيوسته مي گفت: در سامره کسي را مانند آن حضرت نديده ام، وي
زاهدترين و داناترين مردم روزگار است.
پسر عبيدالله خاقان مي گفت: من پيوسته احوال آن حضرت را از مردم مي پرسيدم. مردم را نسبت به او متواضع مي يافتم. مي ديدم همه مردم به بزرگواريش معترفند و دوستدار او مي باشند.
با آنکه امام (ع) جز با خواص شيعيان خود رفت و آمد نمي فرمودند، دستگاه خلافت عباسي براي حفظ آرامش خلافت خود بيشتر اوقات، آن حضرت را زنداني و ممنوع از معاشرت داشت.
از جمله مسائل روزگار امام حسن عسکري (ع) يکي نيز اين بود که از طرف خلافت وقت، اموال و اوقات شيعه، به دست کساني سپرده مي شد که دشمن آل محمد (ص) و جريانهاي شيعي بودند، تا بدين گونه بنيه مالي نهضت تقويت نشود.چنانکه نوشته اند که احمد بن عبيدالله بن خاقان از جانب خلفا، والي اوقاف و صدقات بود در قم، و او نسبت به اهل بيت رسالت، نهايت مرتبه عداوت را داشت.
نيز اصحاب امام حسن عسکري، متفرق بودند و امکان تمرکز براي آنان نبود، کساني چون ابوعلي احمد بن اسحاق اشعري در قم و ابوسهل اسماعيل نوبختي در بغداد مي زيستند، فشار و مراقبتي که دستگاه خلافت عباسي، پس از شهادت حضرت رضا (ع) معمول داشت، چنان دامن گسترده بود که جناح مقابل را با سخت ترين نوع درگيري واداشته بود. اين جناح نيز طبق ايمان به حق و دعوت به اصول عدالت کلي، اين همه سختي را تحمل مي کرد، و لحظه اي از حراست (و نگهباني) موضع غفلت نمي کرد.
اينکه حضرت هادي (ع) و حضرت امام حسن عسکري (ع) هم از سوي دستگاه خلافت تحت مراقبت شديد و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار ما - جز با ياران خاص و کساني که براي حل مشکلات زندگي مادي و ديني خود به آنها مراجعه مي نمودند - کمتر معاشرت مي کردند به جهت آن بود که دوران غيبت حضرت مهدي (ع) نزديک بود، و مردم مي بايست کم کم بدان خو گيرند، و جهت سياسي و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهاي مذهبي بودند بخواهند، و پيش آمدن دوران غيبت در نظر آنان عجيب نيايد.
باري، امام حسن عسکري (ع) بيش از 29سال عمر نکرد ولي در مدت شش سال امامت و رياست روحاني اسلامي، آثار مهمي از تفسير قرآن و نشر احکام و بيان مسائل فقهي و جهت دادن به حرکت انقلابي شيعياني که از راههاي دور براي کسب فيض به محضر امام (ع) مي رسيدند بر جاي گذاشت.
در زمان امام يازدهم تعليمات عاليه قرآني و نشر احکام الهي و مناظرات کلامي جنبش علمي خاصي را تجديد کرد، و فرهنگ شيعي - که تا آن زمان شناخته شده بود - در رشته هاي ديگر نيز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگي چون يعقوب بن اسحاق کندي ، که خود معاصر امام حسن عسکري بود و تحت تعليمات آن امام، گرديد.
در قدرت علمي امام (ع) - که از سرچشمه زلال ولايت و اهل بيت عصمت مايه گرفته بود - نکته ها گفته اند. از جمله: همين يعقوب بن اسحاق کندي فيلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ايراني ابونصر فارابي شاگرد مکتب وي بوده است، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابي را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانيد و بعدها از دوستداران و در صف پيروان آن حضرت درآمد.
شهادت امام حسن عسکري (ع)
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجري نوشته اند.
در کيفيت وفات آن امام بزرگوار آمده است: فرزند عبيدالله بن خاقان گويد: روزي براي پدرم (که وزير معتمد عباسي بود) خبر آوردند که ابن الرضا - يعني حضرت امام حسن عسکري - رنجور شده، پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد. خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد.
يکي از ايشان نحرير خادم بود که از محرمان خاص خليفه بود، امر کرد ايشان را که پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند. و طبيبي را مقرر کرد که هر بامداد و پسين نزد آن حضرت برود، و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز براي پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است، و ضعف بر او مستولي گرديده. پس بامداد سوار شد، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطباي مسيحي و يهودي در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضي القضات (داور داوران) را طلبيد و گفت ده نفر از علماي مشهور را حاضر گردان که پيوسته نزد آن حضرت باشند.
و اين کارها را براي آن مي کردند که آن زهري که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنيا رفته، پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربيع الاول سال 260 ه. ق آن امام مظلوم در سن 29سالگي از دار فاني به سراي باقي رحلت نمود.
بعد از آن خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد، زيرا شنيده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولي خواهد شد، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد… تا دو سال تفحص احوال او مي کردند….
اين جستجوها و پژوهشها نتيجه هراسي بود که معتصم عباسي و خلفاي قبل و بعد از او - از طريق روايات مورد اعتمادي که به حضرت رسول الله (ص) مي پيوست، شنيده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکري فرزندي پاک گهر ملقب به مهدي آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص) ولادت خواهد يافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد. بدين جهت به بهانه هاي مختلف در خانه حضرت عسکري (ع) رفت و آمد بسيار مي کردند، و جستجو مي نمودند تا از آن فرزند گرامي اثري بيابند و او را نابود سازند.
به راستي داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهيم (ع) و حضرت موسي (ع) تکرار مي شد. حتي قابله هايي را گماشته بودند که در اين کار مهم پي جويي کنند. اما خداوند متعال - چنانکه در فصل بعد خواهيد خواند - حجت خود را از گزند دشمنان و آسيب زمان حفظ کرد، و همچنان نگاهداري خواهد کرد تا مأموريت الهي خود را انجام دهد.
باري، علت شهادت آن حضرت را سمي مي دانند که معتمد عباسي در غذا به آن حضرت خورانيد و بعد، از کردار زشت خود پشيمان شد. بناچار اطباي مسيحي و يهودي که در آن زمان کار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند، به ويژه در مأموريتهايي که توطئه قتل امام بزرگواري مانند امام حسن عسکري (ع) در ميان بود، براي معالجه فرستاد. البته از اين دلسوزيهاي ظاهري هدف ديگري داشت، و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقيقت ماجرا بود.
بعد از آگاه شدن شيعيان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکري (ع) شهر سامره را غبار غم گرفت، و از هر سوي صداي ناله و گريه برخاست. مردم آماده سوگواري و تشييع جنازه آن حضرت شدند.
ماجراي جانشين بر حق امام عسکري (ع)
ابوالاديان مي گويد: من خدمت حضرت امام حسن عسکري (ع) مي کردم. نامه هاي آن حضرت را به شهرها مي بردم. در مرض موت، روزي من را طلب فرمود و چند نامه اي نوشت به مدائن تا آنها را برسانم. سپس امام فرمود: پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهي شد و صداي گريه و شيون از خانه من خواهي شنيد، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود.
ابوالاديان به امام عرض مي کند: اي سيد من، هرگاه اين واقعه دردناک روي دهد، امامت با کيست؟
فرمود: هر که جواب نامه من را از تو طلب کند.
ابوالاديان مي گويد: دوباره پرسيدم علامت ديگري به من بفرما.
امام فرمود: هرکه بر من نماز گزارد.
ابوالاديان مي گويد: باز هم علامت ديگري بگو تا بدانم.
امام مي گويد: هر که بگويد که در هميان چه چيز است او امام شماست.
ابوالاديان مي گويد: مهابت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چيز ديگري بپرسم. رفتم و نامه ها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم. وقتي به در خانه امام رسيدم صداي شيون و گريه از خانه امام بلند بود. داخل خانه امام، جعفر کذاب برادر امام حسن عسکري را ديدم که نشسته، و شيعيان به او تسليت مي دهند و به امامت او تهنيت مي گويند. من از اين بابت بسيار تعجب کردم پيش رفتم و تعزيت و تهنيت گفتم. اما او جوابي نداد و هيچ سؤالي نکرد.
چون بدن مظهر امام را کفن کرده و آماده نماز گزاردن بود، خادمي آمد و جعفر کذاب را دعوت کرد که بر برادر خود نماز بخواند. چون جعفر به نماز ايستاد، طفلي گندمگون و پيچيده موي، گشاده دنداني مانند پاره ماه بيرون آمد و رداي جعفر را کشيد و گفت: اي عمو پس بايست که من به نماز سزاوارترم.
رنگ جعفر دگرگون شد. عقب ايستاد. سپس آن طفل پيش آمد و بر پدر نماز گزارد و آن جناب را در پهلوي امام علي النقي عليه السلام دفن کرد. سپس رو به من آورد و فرمود: جواب نامه ها را که با تو است تسليم کن. من جواب نامه را به آن کودک دادم. پس «حاجزوشا» از جعفر پرسيد: اين کودک که بود، جعفر گفت: به خدا قسم من او را نمي شناسم و هرگز او را نديده ام.
در اين موقع، عده اي از شيعيان از شهر قم رسيدند، چون از وفات امام (ع) با خبر شدند، مردم به جعفر اشاره کردند. چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند و از او پرسيدند: بگو که نامه هايي که داريم از چه جماعتي است و مالها چه مقدار است؟ جعفر گفت: ببينيد مردم از من علم غيب مي خواهند! در آن حال خادمي از جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت: اي مردم قم با شما نامه هايي است از فلان و فلان و همياني (کيسه اي) که در آن هزار اشرفي است که در آن ده اشرفي است با روکش طلا.
شيعياني که از قم آمده بودند گفتند: هر کس تو را فرستاده است امام زمان است اين نامه ها و هميان را به او تسليم کن.
جعفر کذاب نزد معتمد خليفه آمد و جريان واقعه را نقل کرد. معتمد گفت: برويد و در خانه امام حسن عسکري (ع) جستجو کنيد و کودک را پيدا کنيد. رفتند و از کودک اثري نيافتند. ناچار «صيقل» کنيز حضرت امام عسکري (ع) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اينکه او حامله است. ولي هرچه بيشتر جستند کمتر يافتند.
خداوند آن کودک مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نيز در کنف حمايت حق است و به ظاهر از نظرها پنهان مي باشد. درود خداي بزرگ بر او باد.
موضوعات: عکس  لینک ثابت



 [ 03:24:00 ب.ظ ]





  حرفهای دوست داشتنی کودکی با امام زمانش   ...

موضوعات: عکس  لینک ثابت



 [ 03:01:00 ب.ظ ]





  ای در جگـر شیعه شررهای غم تو ای ارث تـو از مادر تو عمر کم تو با آنکه بـوَد عـرش به ظلِّ علم تو خـم شـد کمـر چـرخ ز بار الم تو   ...

اس ام اس شهادت امام حسن عسگری علیه السلام

موضوعات: عکس  لینک ثابت



 [ 03:00:00 ب.ظ ]





  السلام علیک یا امام حسن عسگری   ...

موضوعات: عکس  لینک ثابت



 [ 02:45:00 ب.ظ ]





  سخنان شهید مصطفی چمران   ...

کسی که عاشق می شود قلبش می سوزد، به فراق مبتلا می شود، حاضر است که حیات و هستی خود را به خطر اندازد،به شرط آنکه به وصال معشوق خود برسد.

موضوعات: مناجات  لینک ثابت



 [ 02:37:00 ب.ظ ]





  از خوف تو سرشکم روان است   ...

آیا تو ای خداوند ، بر کسی که به درگاهت دست به دعا بردارد رحمت می آوری ؟ تا من در دعا مبالغت ورزم ؟ آیا تو ای خداوند ، کسی را که به درگاهت اشک ریزد می آمرزی ، تا من به اشکباری شتابم؟

بار خدایا ، ای که گنهکاران به امید رحمت تو به فریاد رسیت می خوانند. ای خداوند ی که بیچارگان در پناه احسان تو می آرامند. ای خداوند ی که خطاکاران از خوف تو می نالند و می گریند. ای انیس آزردگان دور از خان ومان. ای غمزدای اندوهگنان و شکسته دلان . ای فریادرس خوارشدگان و بی کسان . ای یاور نیازمندان و رانده شدگان.

….منزهی تو! چه شگفت است که من به زیان خود گواهی می دهم و اعمال نهان خویش بر می شمارم. و شگفت آورتر از این بردباری توست در برابر من و درنگ توست در مواخذت سریع من .و این نه بدان سبب است که مرا در نزد تو آبروی است ، بلکه به سبب مدارای توست با من و اسان تو در حق من . باشد که از معصیتی که تو را به خشم آورد باز ایستم و از گناهانی که مرا فرسوده است دست بدارم، که عفو و بخشایش مرا از عقوبت و عذاب من دوست تر داری.

موضوعات: مناجات  لینک ثابت



 [ 02:35:00 ب.ظ ]





  السلام علیک یا ابا صالح المهدی   ...

39-www.madahi-download.blogfa.com

موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



[سه شنبه 1393-10-09] [ 12:06:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
سلام دوستان این وبلاگ توسط یک طلبه ی تقریبا تازه کار درست شده امید وارم که مطالب آن برای شما مفید باشه ........