طالب خون خدا متی ترانا و نراک

یابن مصباح الهدی متی ترانا و نراک

چه شود با تو کنم گریه سر قبر حسین

در مزار شهدا، متی ترانا و نراک

صبح جمعه ناله‌ام أین معزُّ الاولیاست

می‌زنم تو را صدا، متی ترانا و نراک

نیمه‌های دل شب کنار دیوار بقیع

دهم آهسته ندا، متی ترانا و نراک

میزند تو را صدا از سر نیزه‌ها هنوز

سر از بدن جدا، متی ترانا و نراک

چه شود ببینمت کنار بین الحرمین

سر و جان کنم فدا، متی ترانا و نراک

زخم قلب پسر فاطمه را مرهم نیست

بی ظهورت اَبدا، متی ترانا و نراک

چه شود از گل رویت بدهی یک صدقه

سر راهی به گدا، متی ترانا و نراک

چهره بگشا و ز آینۀ خونین دلم

زنگ محنت بزدا، متی ترانا و نراک

“میثم” از خون خدا با تو سخن گفت بیا

پسر خون خدا، متی ترانا و نراک

موضوعات: حدیث  لینک ثابت



[چهارشنبه 1393-11-15] [ 12:57:00 ب.ظ ]